محکوم به گناه
مطالب رمانتیک وعاشقانه
تو در چشم من همچو موجی خروشنده و سرکش و ناشکیبا
که هر لحظه ات می کشاند بسوئی نسیم هزار ارزوی فریبا
تو موجی تو موجی و دریای حسرت مکانت
پریشان رنگین افقهای فردا نگاه مه الوده دیدگانت
تو دائم بخود در ستیزی تو هرگز نداری سکوتی
تو دائم ز خود می گریزی تو ان اشفته ی نیلگونی
چه می شد خدایا … چه میشد اگر ساحلی دور بودم
شبی با دوبازوی بگشوده خود ترا می ربودم …
توسط تیلور جوووووووون
نظرات شما عزیزان:
نوشته شده در یک شنبه 5 خرداد 1392برچسب:, ساعت
16:12 توسط تیلور| نظر بدهيد |
قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت |